محمد تربتزاده/
اجازه دهید اینطور بگوییم که منهای هنرمندان تعداد انگشت شماری از آنها که به عنوان هنرمند شناخته میشوند، مابقی تحریمکنندههای تلویزیون و جشنواره فجر کسانی هستند که یا اصلاً اثری در این جشنواره ندارند، یا اثرشان نتوانسته حداقل استانداردهای لازم برای شرکت در جشنواره را کسب کند. حتی در میان مجریانی که تلویزیون را تحریم کردهاند هم بیشترشان، کمتر از پنج ساعت در ماه، آنتن داشتهاند. با این وجود اما کمپین تحریم جشنواره فجر و صداوسیما، در فضای مجازی سروصدا به راه انداخته است. هرچند بسیاری از کاربران فضای مجازی، تحریم جشنواره فجر را گذاشتهاند به پای همراهی آنها با مردم، اما به گفته برخی از اهالی دنیای هنر، پشت پرده این کمپین به ظاهر مردمی جریانها و چهرههایی قرار دارند که یک سرشان میرسد به ترکیه و یک سر دیگرشان به سفارتخانه انگلیس در تهران!
فقط در بخش کارگردانی
همه چیز از جشنواره تئاتر فجر شروع شد. فقط چند ساعت بعد از اینکه رسانهها اعلام کردند هواپیمای اوکراینی به اشتباه توسط پدافند هوایی کشورمان مورد اصابت موشک قرار گرفته، جمعی از اهالی تئاتر انصرافشان را از جشنواره فجر اعلام کردند. این چهرههای تئاتری در اقدامی عجیب و غریب از نادر برهانی مرند، دبیر جشنواره هم خواستهاند از سمتش انصراف دهد! البته آقای برهانی و دبیرخانه جشنواره هنوز واکنشی به این ماجرا نشان ندادهاند.
این انصرافها مدتی بعد به جشنواره فیلم فجر هم رسوخ کرد و برخی از چهرههای شاخص مثل مسعود کیمیایی هم انصرافشان را اعلام کردند. البته تهیهکننده فیلم «خون شد» بعد از اینکه متوجه شد کیمیایی تصمیم گرفته فیلم را از جشنواره خارج کند، اعلام کرد: «فیلم «خون شد» در جشنواره فیلم فجر حضور دارد و نمایش داده میشود، اما با احترام به نگاه و نظر آقای کیمیایی تقاضای ما این است که فیلم در بخش کارگردانی داوری نشود و در مابقی بخشها مورد قضاوت قرار بگیرد!».
پس از این، چهرههای شاخصی مثل فاطمه گودرزی، هومن سیدی و... هم انصرافشان از جشنواره را اعلام کردند. البته این چهرههای شاخص هیچکدام، اثری در جشنواره امسال نداشتند!
ادا و اطوار
پرحاشیهترین استعفاها اما مربوط به حوزه تجسمی جشنواره فجر بود. نخستین نفری که انصرافش را از جشنواره اعلام کرد، ابراهیم حقیقی، دبیر جشنواره بود. بعد از او داوران جشنواره هم اعلام کردند که در جشنواره تجسمی فجر حضور نخواهند داشت. بعد از این، موج انصرافها فراتر رفت و به شورای سیاستگذاری رسید که البته انجمن هنرهای تجسمی انقلاب و دفاع مقدس در بیانیهای انصراف سه تن از اعضای شورای سیاستگذاری دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر را تکذیب کرد. انصرافهای پیدرپی در حوزه تجسمی جشنواره اما کم و بیش مورد انتقاد هنرمندانی قرار گرفت که معتقد بودند این روشِ اعتراض، بیشتر ادا و اطوار به حساب میآید وگرنه کسی که به سیاستهای نظام انتقاد دارد، اصلاً چرا باید داوری جشنواره فجر را قبول کند؟ سروش میلانیزاده، یکی از هنرمندان حوزه تجسمی کشورمان در اینباره در صفحه اینستاگرامش نوشته بود: «در شرایط فعلی از هر زاویهای نگاه میکنم میبینم داستان انصراف دادن از دبیری و داوری جشنواره تجسمی فجر مثل یک شوخی آزاردهنده است. دبیران و داوران نباید فراموش کنند که اگر هیچکس نداند، جامعه تخصصی تجسمی میداند که این سِمتها را بعد از اعتراضهای آبانماه قبول کردند. دیگر انصراف دادن برای چیست؟ حتی اگر چشمتان آن زمان بسته بود و دیر متوجه شدید هم از نظر من ایرادی ندارد! اما دیگر پروپاگاندای خبری برای چیست؟ بروید انصراف بدهید و شرمنده باشید و صدایش را هم درنیاورید. اگر هم در این کشور هنر را از سیاست جدا میدانید که با سر بالا به داوری و دبیری و مشاورهها ادامه دهید. فراموش نکنیم که موج سواری روی چند موج، احتمال سقوط را بسیار زیاد میکند».
باید باهم باشیم
تنها حوزهای که کم و بیش از انصراف در امان ماند، حوزه موسیقی جشنواره فجر بود. البته جشنواره موسیقی فجر هم پس از حمله مجازی برخی از فعالان به «کیهان کلهر» بابت برگزاری کنسرت در روزهایی که بازار لغو کنسرت و انصراف از جشنواره داغ بود، به حاشیه رفت. کیهان کلهر اما در واکنش به این اعتراضها گفت: «فکر میکنم در این شرایط باید با هم باشیم و در میان شما باشیم و از نفس یکدیگر استفاده کنیم و به جای عصبانی بودن یا به جای پرخاشگری، این جوّ زمخت و خشن را با موسیقی تلطیف کنیم تا برای همه ما قابل تحمل شود. موسیقی جدی و هنر جدی هیچ وقت نباید تعطیل شود؛ زیرا کارش به تفکر وا داشتن افراد است نه مسئله دیگر؛ از لحاظ اجتماعی اگر بخواهیم قدمی برداریم، باید به فرهنگمان توجه کنیم و فرهنگ را باور کنیم و ریشه تمام مسائل را در فرهنگ بدانیم. اگر مسائل فرهنگی تحلیل بروند و ما کار نکنیم، خیلیها از این بابت خوشحال خواهند شد».
علیرضا قربانی و علیرضا عصار هم دیگر خوانندههایی بودند که اگرچه کنسرتهایشان را برای احترام به خانواده جانباختگان هواپیمای اوکراینی لغو کردند، اما کم و بیش مورد اعتراض فعالان مجازی قرار گرفتند. دلیل اعتراضها هم اظهارنظرهای این دو خواننده درارتباط با رویکرد اعتراضی به ماجرای سقوط هواپیما بود. عصار در اینباره گفته بود: «به عنوان یک شهروند ایرانی؛ هیچ کدام از ما موافق خیلی از اتفاقهایی که در این روزها میافتد نیستیم، اتفاقهایی مانند شکستن شیشهها و تخریب اموال عمومی، اما نظر شخصی من این است که حق با مردم است و مسئولان در هر سِمتی که هستند باید دقت کنند که این مردم شایستگیشان بیشتر از این حرفهاست که بخواهند با این همه سختی در کشوری زندگی کنند که ثروت بسیار دارد».
ساندویچیِ رو به روی دانشگاه!
بعضی از هنرمندانی که نخواستهاند نامشان فاش شود، اما گفتهاند که ریشه کمپین تحریم جشنواره فجر، برمیگردد به خط دهی یکی از سلبریتیهای خارجنشین به نام «امیر پوریا». پوریا یکی از منتقدان سینمایی است که تا همین چند وقت پیش در تلویزیون و رادیو، برنامه اجرا میکرد اما مدتی پیش تصمیم گرفت از ایران مهاجرت کند و به ترکیه برود. آقای منتقد از همان زمان هم یکباره یادش آمد که در تمام سالهای فعالیتش در صداوسیمای جمهوری اسلامی، با تمام خط و مشیهای آن مخالف بوده، به همین خاطر شروع به انتشار پستهای عجیب و غریب سیاسی در صفحه اینستاگرامش کرد!
حالا بر اساس گفته چهرههای هنری، آقای منتقد که خودش جای پایش را در شبکههای ماهوارهای محکم کرده، کمپین تحریم جشنواره فجر را آغاز کرده و با چهرههای مطرح هنری تماس میگیرد و آنها را تشویق به شرکت در این کمپین میکند!
البته بعضیها هم میگویند پروژه تحریم جشنواره فجر، از ساندویچی رو به روی دانشگاه امیرکبیر آغاز شده است! یعنی جایی که به گفته رسانهها سفیر انگلستان پیش از بازداشت با تعدادی از سلبریتیهای معروف، جلسه مشترک گذاشته بود.
شهوتِ دیده شدن
آنطور که کارشناسهای این حوزه میگویند، موج انصرافهای احساسی سلبریتیها و چهرههای مختلف هنری ریشه در جوسازی رسانههای آنطرف آبی دارد. اهالی دنیای هنر میگویند جوسازی رسانهای، دقیقاً جامعه هنری را دوپاره کرده و از آنها «دشمن مردم» یا «دوست مردم» ساخته است. طبیعی است که در این میان خیلیها میخواهند در دسته دوم قرار بگیرند و به همین خاطر است که سراسیمه و بدون تأمل، به کمپین تحریم جشنواره فجر و صداوسیما پیوستهاند. البته نباید فراموش کنیم که رویکرد رسانههای داخلی هم کم و بیش به این ماجرا دامن زده است. خصوصاً زمانی که این رسانهها، خبر انصراف چند چهره گمنام از بخشهای مختلف جشنواره فجر را با تیتر «کمپین تحریم جشنواره فجر» در فضای مجازی منتشر کردند.
با وجود تمام این مسائل اما هیچکس شک ندارد که کمپین تحریم جشنواره فجر، بیشتر از آن که جنبه انسانی و همزادپنداری با خانوادههای قربانیان پرواز اوکراین را داشته باشد، یک حرکت سیاسی است. حرکتی که دقیقاً مثل سال 96، بازیگران و سلبریتیها را به بازی گرفته و بدون اینکه خودشان بدانند، آنها را دستمایه پیشبرد اهداف سیاسی خودش کرده است.
البته قبل از اینکه این حرفها را بگذارید به پای سلبریتیستیزی رسانهها، بد نیست بدانید که حتی برخی از سلبریتیها هم بازی خوردن همکارانشان توسط جریانهای سیاسی را قبول دارند. مثل سیروان خسروی که با انتشار تصویری از یک آفتابپرست در صفحه اینستاگرامش، عملکرد سیاسی همکارانش در سالهای اخیر را به رفتار آفتابپرست تشبیه کرده است! به عنوان حسن ختام، پست اینستاگرامی سیروان خسروی را بدون کم و کاست و از زبان خودش بخوانید: «سلبریتیها از ماهیگیری از آب گلآلودِ هیچ حادثهای نمیگذرند و شهوت دیده شدنشان تمام ناشدنی است. نه سبز بودم، نه بنفش شدم، نه تَکرار کردم و نه سیاه میشوم. ولی افسوس که هنوز هم بسیارند کسانی که دنبالهرو سلبریتیهای آفتابپرستی هستند که یک روز سبزند، یک روز بنفش، یک روز عزادارند، یک روز به فلان کاندیدا «اعتقاد راسخ» دارند، روز دیگر تظاهر به فریبخوردگی میکنند، یک روز تاریخ سازند و روز دیگر تاریخ باز. اینها همانهایی هستند که از ماهیگیری از آب گلآلودِ هیچ حادثهای نمیگذرند و شهوت دیده شدنشان تمام ناشدنی است. من نه از «درود به شرف»ها خوشحال میشوم و نه از «لعنت»ها ناراحت، چون میدانم تنها با یک پست عوامفریبانه تمام «لعنت»ها به »درود» تبدیل میشود. قطعاً قلب من هم همانند هر انسانی از این همه مصیبت به درد آمده، اما باور دارم که گذاشتن یک عکس مشکی یا پُستهایی که جز برانگیختن احساساتِ لحظهای هیچ کاربردی ندارند، هیچ دردی را درمان نخواهد کرد».
نظر شما